۱) آغاز تاثیرگذار
قانون «اولین برخورد، موثرترین تصادف است» را همیشه در ذهن داشته باشید. برای تاثیرگذار بودن شروع، نیازی به صحبت کردن با صدای بلند یا حرکتهای تند نیست بلکه باید طوری گفتگو را آغاز کرد که شور، اشتیاق و علاقه را به خریدار منتقل کند. وقتی ما به عنوان فروشنده، واقعا مشتاقانه و با علاقهمندی در باره کالا یا محصولاتمان گفتگو میکنیم، این اشتیاق به خریدار منتقل میشود. در فروشهایی که تنها یک ملاقات لازم است، باید بتوانیم بیننده را به سرعت و بی درنگ وارد گفتوگوی فروش کنیم. هر چند پرسیدن اسم مشتری و تکرار آن در طول ملاقات برای برپایی فضایی دوستانه سودمند است، اما باید سعی کنیم اولین جملات ما متمایز از دیگر فروشندگان باشد.
در جلسات فروش با مشتریانی که پیشتر با آنها آشنا شدهاید و نام و عادتهای خرید آنها را میدانید، مشتری را به نام خطاب کنید. ضمن این که در جستوجوی راههای جدید و خلاقانهتری برای احوالپرسی و آغاز صحبت باشید و از صحبتهای سایرین الگوبرداری نکنید.
۲) تکرار عالمانه
فروشندگان حرفهای سعی میکنند با معرفی نیازهای مشتری و تکمیل تصویر ذهنی او، نکاتی را که برای او بهتر است و به آنها نیاز دارد، بیشتر تکرار کنند. فراموش نکنیم که برای تاثیرگذاری نیرومند روی حافظهء مشتری باید نیازهای اطلاعاتی او را با جملات مناسب تامین نماییم و با تکرار پی به دنبال جملات رضایت او را جلب نماییم الی خریدار به نقطه تصمیمگیری برای خرید برسد. پس باید به صحبتهای مشتری به دقت گوش دهیم و کوشش نماییم دلیل راستین مراجعه او را دریابیم. سؤال کردن سوالات مکمل برای تشخیص دربایستن راستین مشتری بایسته است، زیرا ممکن است مشتری نتواند به طور روشن خواسته خود را ذکر کند.
۳) تاکید عاقلانه
اگر بتوانیم ویژگیهای اصلی و مزایای محصولمان را به شیوهای نامتعارف یا سرگرمکننده به مشتری شناسایی کنیم، تاثیرگذاری قویتری خواهد داشت و مدتهای زیادی مغز و ذهن مشتری را درگیر خواهد کرد. برخی مواقع وقتها روشها به قدری نوآورانه و جالبند که خریدار لغایت سالها پس هم آنها را فراموش نمیکند. به راستی فرآورده ما هر قدر هم که معمولی باشد، با کمی اندیشیدن و خلاقیت میتوانیم آن را به نحوی به مشتری شناسایی کنیم که اشتیاق او را برای خرید تحریک کنیم.
۴) همکاری صمیمانه
به طور معمول، فروشندگان به نمایش اجناس و خدمات به مشتری اکتفاء میکنند و تمایل به آزمون محصول توسط مشتری ندارند و یا بارها دیده شده که فروشندگان پیش درآمد با ذکر پرسشهایی از خرید مشتری اطمینان حاصل میکنند و بعد محصول را جهت آزمون در اختیار مشتری قرار میدهند.
در حالی که موثرترین روش این است که سعی نماییم لغایت مشتری کالا را حتما امتحان کند و به نوعی خدمات ما را تجربه کند. هر فروشنده بسته به نوع محصولی که میفروشد، میتواند راههای ابتکاری جالبی برای همکاری دادن مشتری و خرید و ایجاد فرصت امتحان فرآورده پیدا کند.
نکات فروش موفق |
۵) پایان به یادماندنی
ما به عنوان یک فروشنده باید بهترین برنامه خویش را برای پسین جلسه فروش نگه داریم و آن را با زیبایی تمام اجرا کنیم; جلسه را در نقطه اوج خود به واپسین،انجام ببریم و خاطرهای فراموش ناشدنی و جاودانه برای خریدار بیافرینیم. در این مرحله ذکر جملاتی که روحیه و اعتماد به نفس را در مشتری تقویت میکند و خوشنودی حاصل از خرید را در او افزایش میدهد، الزامی است.
مثلا ذکر جمله «اگر من هم به جای شما بودم، همین تصمیم را میگرفتم» مایه میشود که مشتری با احساس مثبت از شما جدا شود و این پیام مثبت را که «کار احسان کردهام که مایه رضایتم شده است» را در ذهن خویش مرور می کند و به این ترتیب علاقهمندیاش برای مراجعه مجدد بیشتر میشود. (برگرفته از روزنامه تفاهم و منزل کارافرینان ایران)